چهارشنبه، بهمن ۲۸

نشانه ها

نشانه ها هميشه وجود دارن ، هميشه در اطراف ما هستن
اين كه ببينيمشون يا نه بسته به نوع نگاه ماست
گاهي آدم ها بهانه ان ، بهانه هايي كه باعث تغيير نگاه ما بشن
حالا اين كه چه آدمي بتونه نقش اون بهانه رو بازي كنه و بتونه نگاه تو رو تغيير بده بستگي به توجه تو نسبت به اون آدم داره
كه چقدر ببينيش
گاهي براي ديدن نشانه احتياج به يه لگد اساسي داري و كار از تلنگر و اين حرفا گذشته
معمولا هم مهم ترين آدم ، ‌شاخص ترين آدم مي تونه اون لگد اساسي رو بهت بزنه ، يعني اگر يكي ديگه اين كار رو بكنه اونقدر متوجه نميشي ، ‌بايد برات اونقدر مهم باشه كه بتوني پي نشانه ي بزرگش رو هم بگيري
( آخه ميدوني ؟ آدماي مهم براي كاراي مهم ميان )
درسته كه اون لگدي كه مي خوري بد درد داره ولي لازم بوده ( يعني مي خواستي چشمات رو باز كني كه اين لگد رو نخوري )
گاهي همين تلنگر سهمگين به قيمت از دست دادن چيزاي مهمي برات تموم ميشه
البته چيزي كه به دست مياري ارزشش رو داره
ولي ... آره جونم سخته
خدا رو چه ديدي شايد همون ديد بهتر باعث دوباره به دست آوردنش بشه ...
ميشه اميد داشت
هميشه ، حتي توو نقطه ي زير صفر !
.
.
.
توو متن قبلي شعري كه مي خواستم رو بلد نبودم الان ياد گرفتمش
اين بود :


يك آن شد اين عاشق شدن
دنيا همان يك لحظه بود
آن دم كه چشمانش مرا
از عمق چشمانم ربود
وقتي كه من عاشق شدم
شيطان به نامم سجده كرد
آدم زميني تر شد و
عالم به آدم سجده كرد
بقيه اش رو نيازي نمي بينم بنويسم ديگه . همين كافيه !
**************
تئاتر " به خاطر يك مشت روبل " ، به كارگرداني "‌حسن معجوني " رو توي تالار " ايرانشهر " ديديم و بسيار فيض برديم .
چسبيد ، ‌با وجود اينكه قسمت هايي برگرفته از كتاب " پزشك نازنين " اثر " چخوف " بود و تله تئاترش رو هم قبلا ديده بودم اما تو چيز ديگري !
بهتره كه از دست نديد .

۳ نظر:

شیخ گفت...

شرعاً اشکالی ندارد اما اطلاع دادنش احتیاط مستحب است.
من هم بنا به اجتهاد شخصی از شما اجازه نمی گیرم.
والله اعلم
شیخ دارالفیضیه - دوم ربیع الاول 1431

سعیده گفت...

سلام...

زیر گذر پایین اتوبانه. نزدیکشم یه پل هوایی هست. ولی خوب یه سری ها مثل من تنبلن.

کاش یه نشونه واسه من بیاد. سرگردونم.
تلنگر، لگد، جفت پا... هر چی و هر کی که هست.

نمی دونم چرا نمی تونم دیدمو عوض کنم. به تعداد موهای سرم کلاسای موفقیت و خوش بینی و اینا رفتم ولی هیچ تاثیری نداره.

پست قبلیتم اومدم و خوندم ولی خیلی خیلی خوب نفهمیدم واسه این نظر نذاشتم.

متشکرم از اینکه ندونستنمو مثل خیلی از آدم ها به تمسخر نگرفتی.

به روزم...

خوشحال میشم بیای...

با احترام:
سعیده/ :)

یک غریبه گفت...

وقتی عاشق شدی
خدا بهت گفت زکی!!
خدا گفت بعدا
و گوشی رو قطع کرد....